۩۩۩ آداب شب حجـــــــله ۩۩۩

آداب شب حجله ترجمه کتاب آداب الزفاف نوشته استاد آلبانی رحمه الله

۩۩۩ آداب شب حجـــــــله ۩۩۩

آداب شب حجله ترجمه کتاب آداب الزفاف نوشته استاد آلبانی رحمه الله

باهم نماز خواندن، عروس و داماد

آداب شب حجله (5)  

 

باهم نماز خواندن، عروس و داماد  

 

برای عروس و داماد مستحب و پسندیده است که با همدیگر دو رکعت نمازبا جماعت بخوانند، زیرا این از سلف صالح منقول است و در این باره دو اثر روایت شده است:

1- از ابوسعید رحمه الله غلام آزاد شده ابواسید رضی الله عنه روایت شده که می گوید: هنگامی که غلام بودم ازدواج نمودم و گروهی از یاران پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم که در میان آنها ابن مسعودرضی الله عنه، ابوذررضی الله عنه و حذیفه رضی الله عنه نیز بودند را دعوت نمودم، چون نماز برپا شد ابوذر رضی الله عنهجلو رفته که امامت دهد، دیگران گفتند: صبر کن، او گفت: آیا آنچه می گویید انجام دهم؟ گفتند: آری، سپس من با آنکه غلام بودم جلو رفته امامت کردم. سپس آنها به من چنین تعلیم دادند که چون همسرت پیش تو آمد، دو رکعت نماز بخوان سپس از خداوند خیر آنچه را که بر تو آمده بخواه و از شرش پناه ببر، زان سپس تو دانی و همسرت (۱) 

2- از شقیق روایت است که می فرماید: فردی موسوم به ابو حریز آمد و گفت: من با دوشیزه ای جوان، ازدواج نمودم، می ترسم که مرا دوست نداشته باشد، عبدالله بن مسعودرضی الله عنه به او گفت: همانا الفت و محبت از خدا و بغض و دشمنی از شیطان است، او می خواهد آنچه را که خداوند برایتان حلال قرار داده مبغوض و ناپسند بدارد. چون همسرت به نزدت آمد از او بخواه که پشت سرت دو رکعت نماز بخواند: و در روایتی دیگر از ابن مسعودرضی الله عنه این نکته نیز ذکر شده است که این دعا را بخوان: (اللهم بارک لی فی اهلی، و بارک لهم فیّ، اللهم اجمع بیننا ما جمعت بخیر؛ و فرّق بیننا اذا فرّقت الی خیر)

یعنی: «بار خدایا، همسرم را برای من و مرا برای وی مبارک بگردان، بارالها، تازمانیکه ما را با هم میداری بخیر بدار و چون خواستی جدا کنی بخیر جدا گردان». (۲)



 (۱) این حدیث را ابوبکر بن ابی شیبه در المصنف ج7 برگ 50 طرف 1 و ج12 برگ 43 طرف 2 و عبدالرزاق نیز 6/191 و 192 روایت نمودند: سندش تا ابوسعید صحیح است ولی خودش مستور الحال است، من در جایی ذکری از او را ندیدم بجز اینکه حافظ در الاصابه آنرا جز افرادی ذکر کرده که از آقایش ابواسید مالک بن ربیعه الانصاری روایت نموده و سپس او را در ثقات ابن حبان یافتم.

 (2) این اثر را ابوبکر بن ابی شیبه در المصنف و عبدالرزاق نیز در مصنفش 6/191 و 10460 و 10461 با سند صحیح روایت نموده اند و طبرانی 3/21/2 با دو سند صحیح روایت نموده است و افزون بر آن را با روایتی دیگر از وی روایت نموده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد