۩۩۩ آداب شب حجـــــــله ۩۩۩

آداب شب حجله ترجمه کتاب آداب الزفاف نوشته استاد آلبانی رحمه الله

۩۩۩ آداب شب حجـــــــله ۩۩۩

آداب شب حجله ترجمه کتاب آداب الزفاف نوشته استاد آلبانی رحمه الله

حرمت افشاء اسرار همبستری در اسلام

آداب شب حجله (20) 

 

حرمت افشاء اسرار همبستری 

 

بر زن و شوهر حرام است که اسرار مربوط به مقاربت و نزدیکی را افشا نموده و به دیگران بگویند و در این مورد دو حدیث وارد شده است:

1- پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا بدترین مردم از لحاظ منزلت و درجه در روز قیامت آن زن و مردی اند که با هم مقاربت و همبستری نموده سپس اسرار مربوط به آنرا افشا نمایند.(1)

2- از اسماء بنت یزید روایت است که: او با گروهی از زنان و مردان در محضر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بودند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آیا ممکن است بعضی از مردان و زنان اخبار مربوط به مقاربت و همبستریشان را به دیگران بگویند؟ اسماء می گوید همه سکوت کردند، من گفتم: ای رسول خدا، آری به خدا سوگند هم مردان و هم زنان چنین می کنند، پیامبر فرمودند: این کار را نکنید، زیرا این عمل مانند کار شیطان نری است که شیطان ماده ای را در وسط راه گرفته و با او جماع نماید و مردم به آنها نگاه کنند.(2)



(1) این حدیث را ابن ابی شیبه 7/67/1 و از طریق ایشان مسلم 4/157 و احمد 3/69 و ابونعیم 10/236/237 و ابن سنی در شماره 608 و بیهقی 7/193/194 از ابوسعید خدری روایت نموده اند استاد آلبانی رحمه الله علیه بعد از تخریج حدیث درباره این حدیث می گویند: سپس بنده دریافتم که این حدیث با وجودیکه در صحیح مسلم آمده از جهت عیب در سند، ضعیف است زیرا در آن عمربن حمزه العمری وجود دارد که ضعیف است چنانکه در التقریب آمده است و ذهبی در المیزان گفته است که ایشان را یحیی بن معین و نسائی ضعیف قرار داده اند و امام احمد گفته: که احادیث وی منکراند، سپس ذهبی همین حدیث را ذکر کرده و گفته است این از جمله احادیثی است که بر عمر توسط آن خورده گرفته شده است. از گفتار این ائمه بر می آید که این حدیث ضعیف بوده و صحیح نیست، ابن القطان راه در میان را انتخاب نموده و در الفیض فرموده است که عمر را ابن معین ضعیف قرار داده و امام احمد گفته که احادیث وی منکراند پس این حدیث وی حسن است و صحیح نیست. ولی باید گفت: چگونه ایشان حدیث را حسن قرار می دهد و در حالیکه تضعیف آنرا خودشان نقل می کند. شاید از هیبت و شکوه و بزرگی کتاب صحیح مسلم چنین کرده است ولی بنده تا بحال مطلبی را ندیدم که با آن بتوان این حدیث را تقویت نمود ولی حدیثی که بعد از آن در متن کتاب می آید صحیح است.

(2) این حدیث را احمد روایت نموده و حدیث ابوهریرهt که ابن ابی شیبه و ابوداوود 1/339 و بیهقی و ابن السنی در شماره 609 روایت نموده اند شاهد این حدیث است. این حدیث شاهد دومی نیز از روایت ابوسعید دارد که بزار در شماره 1450 روایت نموده و شاهد سوم این حدیث سلمان است که در الحلیه 1/186 آمده خلاصه این که این حدیث با شواهد خویش صحیح بوده و یا حداقل حسن است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد